فایلیا | دانلود فایل | دانلود تحقیق و مقاله

طلاق در لغت به معناي گشودن گره و رها كردن است . در فقه اسلامي در تعريف طلاق گفته اند : طلاق عبارت است از زائل كردن قيد ازدواج با لفظ مخصوص[۱] . بعضي از استادان حقوق فرانسه طلاق را چنين تعريف كرده اند : (( طلاق قطع رابطه زناشويي به حكم دادگاه در زمان حيات زوجين به درخواست يكي از آنان

[۱] جواهر ، ج ۳۲ ص ۲ و ۳ محمد حسین الذهبی الاحوال الشخصیه ، ص

خلع يا مبارات صورت مي گيرد، بايد آن را يك عمل حقوقي يك جانبه (اتياع) به شمار آورد زيرا توافق زوجين كه شرط يا انگيزه طلاق مي باشد غير از خود آن است و طلاق يعني عملي كه با اجراي صيغه تحقق مي پذيرد و رابطه نكاح را منحل مي كند در هر حال يك عمل حقوقي يك جانبه (اتياع) است و ناشي از اراده طرفين نمي باشد

شك نيست كه طلاق در نظر اسلام امري مذموم و ناپسند است . در روايات متعددي در نكوهش طلاق آمده و در خبر است كه هيچ چيز ناپسند تر از طلاق نزد خداي عزو جّل نيست مردي كه به مباني اسلامي پاي بند و به گفته هاي بزرگان دنيا معتقد است از طلاق مي پرهيزد و هرگز زنش را بدون ضرورت طلاق نمي دهد .

 انجام گيرد ، زن بايد در طهر غير مواقعه باشد ، يعني در حال پاكي كه نزديكي در آن واقع نشده است در طلاق رجعي كه براي مرد حق بازگشت وجود دارد در مدت عدّه زن در منزل مرد سكونت مي كند و نفقه او بر عهده مرد است و بدينسان زن و مرد مي توانند بدون مانع زندگي زناشويي را از سر گيرند . واضح است كه اين مقررات و پاره

و اعتقادات مذهبي است . در خانواده هايي كه سنن و عقايد مذهبي در آنها نيرومند است طلاق را بسيار زشت مي پندارند بلكه آن را فاجعه اي مي شمارند و كمتر به پذيرفتن آن تن در مي دهند .

مبحث دوم :

– طلاق به درخواست زن

– فقه اسلامي :

شده مي تواند با شرايطي از دادگاه طلاق بگيرد و نيز زن مي تواند ضمن عقد از شوهر براي طلاق وكالت بگيرد كه در صورت تحقق پاره اي امور به طور مطلق از طرف او خود را طلاق دهد .

– اقسام طلاق      

بند يكم – فقه اماميه

طلاق بدعي و سنّي

در فقه امام

طلاق سوم كه بعد از سه وصلت متوالي واقع شده باشد .

طلاق رجعي : طلاقي است كه در ايام عدّه شوهر مي تواند رجوع كند به جز طلاق هاي شش گانه فوق رجعي محسوب مي شود .

طلاق عدّي : از اقسام طلاق رجعي است و بدين جهت بعضي فقها طلاق سني را به دو دسته بائن و رجعي بخش كرده اند .

طلاق

طلاق مبارات :

اگر زن و شوهر يكديگر را نخواهند و زن مالي به زن بدهد كه او را طلاق دهد آن طلاق را مبارات گويند مالي را كه شوهر براي طلاق مبارات مي گيرد بايد بيشتر از مهر نباشد ولي در طلاق خلع اگر بيشتر باشد اشكال ندارد . صيغه طلاق خلع و مبارات بايد به عربي صحيح خوانده شود ولي اگر زن براي آنكه مال خود را به شوهر ببخشد

گويد (( زَوجَتي فاطِمُةَ خالَعْتُها عَلي ما بَذَلَتْ هِيَ طالِق )) يعني ((زنم فاطمه را طلاق خلع دادم ، او رها است )) .

اگر زني شخصي را وكيل كند كه مهر او را به شوهرش ببخشد و شوهر همان شخص را وكيل كند كه زن را طلاق دهد چنانچه اسم شوهر محمد و اسم زن فاطمه باشد وكيل صيغه طلاق را به اين صورت مي خواند : ((عَنْ مُوَكَلَتي بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَكَلي

بگويد : ((بارَأتُ زَوْجَة مُوَكَلَِي فاطِمَة عَلي مَهَرها فَهِي طالِق)).

داوري در طلاق :

داوري براي حل اختلافات بين زن و شوهر از دير باز مورد استفاده بوده و بيشتر براي جلوگيري از طلاق بكار مي رفته است . در اسلام هم ارجاع اينگونه اختلافات به …………………