دانلود تحقیق متافیزیک-دکارت
متافيزيك دكارت
موضوع هستی نزد دکارت به صورت سیستماتیک بررسی نشده است. دکارت همه توجه خود را صرف فعالیت ” من فکر می کنم” یا cogito کرده است که منبع ذهنی هستی می باشد.ذهني هستي مي باشد. درواقع چنين به نظر مي رسد كه متافيزيك به “خودشناسي” جابه جا شده است. بنابراين در معناي واقعي كلمه متافيزيك نزد دكارت وجود ندارد. دكارت در كتابش با عنوان “تعمق هاي فلسفه نخستين” اگر از هستي به خود يا ضمير يا ego برويم و cogito را در هر آنچه وجود دارد در نظر بگيريم همين cogito تعيين كننده هستي خواهد بود كه هستي از آن معني مي يابد و قابل درك مي شود. از اين يس هستي واقعي همان ego cogito يا ضمير فكر كننده است. هستي به ضمير اول شخص مفرد برمي گرددكه همان من هستم مي باشد. دكارت داده هاي فلسفه نخستين را طبق cogito تغيير
فلسفي مربوط مي دانست. آنچه نزد دكارت براي اولين بار مطرح شده اين است كه نخستين موضوعات شناخت را بايد طبق ترتيب و روش خاصي بررسي كرد كه در كتابش با عنوان “بررسي شده با روش” در سال ۱۶۳۷ نوشته است. :
نخستين تعمق نزد دكارت همان طور كه از عنوانش “از چيزهايي كه مي توان با متافيزيك در اميد به كنار گذاشتن اين فرضيات يي ريزي شده است و افلاطون براي كنار گذاشتن اين فرضيات از ايده ها سخن رانده است. از نظر دكارت شناخت روي اصولي ست كه قطعيتي ندارند . دكارت به جاي بررسي اين اصول شناخت به اطمينان يافتن درباره ترتيب اين اصول يرداخته است. سئوالي كه اينجا
دكارت مي يرسد كه چه كسي مي تواند به ما اظمينان دهد كه از عقل بهره منديم و دچار ديوانگي نمي شويم؟ او درباره رويا نيز اين چنين استدلال مي كند كه زماني كه رويا مي بينيم از آنچه مي بينيم مطمئن هستيم. چه كسي مي تواند بگويد كه هميشه ما در رويا به سرنمي بريم؟ از نظر دكارت هيچ مشخصه اي كه بتواند با قطعيت رويا را از بيداري جدا كند وجود ندارد.در جهان وجود ندارد. اين ديدگاه در يونان باستان هم وجود داشت و يك قرن قبل از دكارت توسط ميشل دي مونتني احيا شده بود. شك گرايي راديكال بر مبناي اين يارادوكس است كه هيچ چيز قطعي نيست و اين كه هيچ چيز قطعي نيست قطعي ست. اگر تنها قطعيت درباره شك گرايي ست در اين صورت علمي وجود نخواهد داشت. راه حلي كه دكارت ييشنهاد مي كند از نوع كمي است يعني بايد يك قطعيت ييدا كرد. دكارت راه حل خود را از نوع راه حلي مي داند كه اگر به چيزي فكر كرده ام”. دكارت فرض وجود فريبكار با ذكاوت كه او را به اين نتيجه گيري رسانده دوباره مطرح مي كند و به اين فرض جواب منفي مي دهد. از نظر او تا زماني كه وي به چيزي بودن فكر مي كند فريبكار با ذكاوت او را فريب نخواهد داد. دكارت نتيجه مي گيرد كه عبارت “وجود دارم” هر زماني كه او آن را مي گيد يا در روحش درك مي كند وجود واقعي دارد. اين ارتباط بين وجود و فك
وجود فكر است. اين سئوال مطرح مي شود كه ذات اين اصل اوليه شامل چيست؟ اين اصل اصل چيزي ست كه فكر مي كند. هستي هر آنچه هست يا هرآنچه كه من نيست چيست؟ از نظر دكارت همه اين هستي به هستي فكر برمي گردد به cogitation هاي cogito اي كه درباره شان فكر مي كند. دكارت متافيزيك خود را بر مبناي cogito يايه ريزي مي كند. اين متافيزيك از نخستين اصل خود كه تعيين ذاتش است و و براي درك هستي هرآنچه وجود دارد لازم است شروع مي شود.
در متافيزيك دكارت سه مفهوم مهم وجود دارد
هستي اصل نخستين يا اوليه: هستي cogito “من فكر مي كنم”
ذاتش: res cogit……………………….
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- دقت فرمایید بعد از خرید فایل ، روی دکمه سبز کلیک کنید و سپس روی دکمه قرمز دانلود کلیک کنید .
- جهت دیدن آموزش نحوه دانلود فایل اینجا کلیک کنید
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با شماره 09353877793 واتساپ کارشناس پشتیبان فایلیا تماس بگیرید.