مقدمه

يكي از مهمترين و بارزترين خصوصيات قوانين و مقررات ضمانت اجرايي آن مي‌باشد كه به صورتهاي گوناگون بروز مي نمايند كه عبارتند از الزام به انجام و يا ترك يك فعل. انعقاد شرايط لازم در عقد قراردادها- جنبه هاي كيفري در نقض قوانين كه اين جنبه از ضمانت اجرايي قوانين مهمترين و حساسترين بخشهاي هر نظام حقوقي است

فصل اول

به جهت مدني شدن جوامع تلاشهاي زيادي براي كيفي نمودن مجازات ها انجام شد كه در اين راستا مطالب متعددي موجود آمد كه هر كدام در مورد فلسفه مجازات نظرات خاص خود را دارند و به طور كلي در مشروعيت مجازات دو ديدگاه اصلي وجود

طبق آن مجازات امري است كه از نظر اخلاق و عدالت ضروري است و رنج و سختي است كه مجرم به خاطر ايجاد اختلال در نظم اخلاقي جامعه متحمل مي شود از مهمترين پيروان اين مكتب كانت و هگل مي باشند.

كانت معتقد

سراسر جهان پخش شوند و جامعه خود را منحل كند بايد آخرين قاتلي را كه در زندان مي‌باشد قبل از انحلال جامعه اعدام كنند تا عدالت اجرا شود و حقي بر دوش كسي نباشد و در غير اين صورت تمام مردم اين جامعه بدليل نقض عدالت شركاي قتل محسوب مي شوند.

هگل عقيده دارد حق مبتني بر اراده است به اين معني كه انسان از آن جهت كه آزاد است داراي حق است. و آزادي به دو صورت مي تواند مطرح شود اول اينكه انسان هرچه مي خواهد مي تواند انجام دهد و از انجام آنچه دوست دارد منع نشده است (هوي

نظريه اصالت فايده

توده مردم معيار خوب و بد را سود و زياني مي دانند كه عايد انسان مي شود و برخي از حكما نيز به اين

عقيده تأكيد دارند نفع گرايي از نظر حقوقي صفت مشترك تمام نظريه هايي است كه ارزش حقوق و رفتار را بر اساس سودمند بودن آن تعيين مي‌كنند كه اين نظريات به چهار اصل استوار هستند.

۱= خوبي و بدي رفتار انسانها بر حسب آثار و نتايجي كه در حال يا آينده براي خود يا ديگران ايجاد مي‌كند سنجيده شود.

۲= خوبي و يا بدي يك قانون بايد بر حسب نتيجه آن به تمام افرادي كه در حال يا آينده در يك اجتماع زندگي مي كنند سنجيده شود.

۳= نتايجي كه براي اشخاص به بار مي آيد بايد با اندازه گيري لذت ها و رنج هايي كه مي برند در نظر گرفته شود. و ارزيابي بر پايه مقايسه خوشي ها و ناخوشي ها و فروني يكي از آن دو ص

مجازاتها مي تواند به عنوان جبران خسارت ناشي از وقوع جرم باشد. و در برخي مجازاتها عامل تخليه احساسات انتقام جويانه متضرر از جرم باشد. ليكن طرفداران اين تئوري بيشتر به اثرات بازدارندگي و جلوگيري از تكرار وقوع جرم در نتيجه كم شدن ميزان جرائم در جامعه را مد نظر داشته و بر آن تأكيد مي كنند.

در نظريه اصالت فايده در خصوص آثار مجازات سه ديدگاه مختلف وجود دارد.

مجازات از ارتكاب اعمال مجرمانه منصرف مي شوند.

۲-تئوري اصلاح و تحول: مجازات ابزاري براي اصلاح و بهبود اخلاق مجرم به طوري كه وي را به عنوان شهروندي كه به قانون احترام مي گذارد تغيير مي‌دهد.

۳-تئوري تربيت: عكس العمل جامعه در قبال مجرم كه به صورت مجازات نمود پيدا مي‌كند موجب تنبيه مجرم مي شود و نيز اعتقادات اخلاقي را كه اميال و خواسته هاي

مي‌روند. و نيز ممكن است ارتكاب جرم به انگيزه منفعت طلبي نبوده باشد كه مجرم بخواهد منفعت حاصله را با رنج و عذاب مجازات سنجيده و سپس اقدام به انجام عمل يا ترك آن نمايد.

فصل دوم

ديدگاه اسلام در مورد فلسفه مجازات

با توجه به اهم تئوري هايي كه در مورد فلسفه مجازات مطرح شد مي خواهيم به اين سؤال پاس……………..