فایلیا | دانلود فایل | دانلود تحقیق و مقاله

هدف هاى سياست خاورميانه اى امريكا

برخى معتقدند كه سياست خاورميانه اى امريكا اساساً تحميل هژمونى خود بر منطقه و دستيابى به ثروت نفت و منابع غنى آن مى باشد. از نگاه سياست گذارى كلان بين المللى، مساله اصلى خاورميانه بر پايه ارزشمدارى طلاى سياه استوار است. از زمان

اختيار امريكا باشد كه اين كشورها از طرف هاى صاحب قدرت، ايالات متحده تبعيت نمايند.

امريكا بر اين نكته اصرار مى ورزد كه هر قدر هم كه امور به منطقه محول مى شود كشورهاى منطقه خاورميانه نبايد به سوى استقلال ملى كشيده شوند؛ بلكه بايد همچنان تحت سيطره امريكا باقى بمانند. در اجراى اين كار، اگر به دهه ۵۰ باز گرديم در مى يابيم ك

در منطقه خاورميانه تعيين شدند، مانند ايران زمان شاه، تركيه، اسراييل و پاكستان نقش ژاندارم را بازى كردند، كه فرماندهى ژاندارم ها در واشنگتن و استفاده از شريك كوچك انگليس و مجموعه اى از دولت هاى ضعيف و دست نشانده، ساختار سيستم امريكا براى كنترل منطقه خاورميانه را تشكيل مى دهند.

اين ساز و كار اساس نفوذ امريكا بوده است و ايالات متحده براى حمايت از رژيم هاى هوادار سياست هاى غرب دست به اقداماتى زده است. رفتار اين دوره واشنگتن اين گونه طراحى شده بود كه از رژيم هاى همكارى كننده در برابر رژيم هاى قومى عربى راديكال حمايت مى كرده است. اين ساز و كار اساساً در خدمت نفوذ ايالات متحخاورميانه اى امريكا را يك حركت تاكتيكى استتارى مى دانند تا ارزش استراتژيك. در اين حركت تاكتيكى امريكا با استفاده از شعارهاى آرمان  خواهانه استقرار دموكراسى و انجام اصلاحات سياسى و اقتصادى در اين منطقه، اشغال نظامى عراق، مشكلاتى را كه در عراق با آن مواجه شده است و مماشات در روند صلح اسراييل و فلسطين (طبق نقشه راه) را از كانون توجه افكار عمومى امريكا و جهان خارج سازد. همچنين موضوع «طرح خدولت هاى خاورميانه، به خصوص كشورهاى عربى و ناتوانى آن ها در استقرار و توسعه دموكراسى بخشى از حقيقت است، زيرا در جهان عرب تعهد گسترده اى به قدرت قوى وجود دارد. به همين جهت يك سوال اساسى مطرح مى شود كه آيا در سال هاى آتى اعمال فشار براى ايجاد دموكراسى به تدريج ظاهر مى شود و به عنوان ركن معتبر سياست خارجى امريكا در نظر گرفته خواهد شد؟ تا آن زمان كه انتخابات آزاد منجر به پيروزى انتخاباتى احزاب اسلامى مخالف حضور نظامى امريكا و سياست هاى آن در معتقدند كه امريكا- اسراييل هرگز اتحاد عرب را تحمل نخواهند كرد و معتقدند خاورميانه بزرگ يك بسته بندى غربى است كه طراحى شده تا به هر شكل ممكن اتحاد طلبان عرب و يا اسلامى را كه تهديدى براى هدف هاى امريكا و متحد اصلى اش ولى با فروپاشى امپراتورى شرق و پايان جنگ سرد، امريكا به تنها قدرت منطقه تبديل شد و براى اولين بار فرصت يافت تا سياست هاى خود را در منطقه با دست باز و بدون چالش يك رقيب نيرومند پيگيرى نمايد. در شرايط جديد، سيستمى كه در زمان جنگ سرد در منطقه خاورميانه برپا شده بود، مى بايست تجديدنظر مى شد تا بتواند علاوه بر مناطق تحت نفوذ قبلى، جمهورى هاى جديد آسياى مركزى را كه از شوروى ………………………………